18 بهمن روزی که بهترین اتفاق تو زندگی مامان مینا و بابا مهدی افتاد (ازمایش خونم واسه نی نی + شد)
ساعت 2 شب روز 18 بهمن بود که از خواب بیدار شدم به ذهنم رسید بی بی چک بزنم خه خه بد جور فکر اینی که این ماه مامان شدم یا نه ذهنمو درگیر کرده بود اصلا نمیتونستم بخوابم به خودم گفت ای بابا صبر کن تا صبح بزار HCG نی نی که همون هرمونی که باعث مثبت شدن بی بی چک میشه زیاد بشه بعد هرکاری میکردم خوایم نمیبرد دیگه دلم آرون نگرفت ساعت 5 صبح از خواب بیدار شدم بابایی خواب بود آروم آروم رفتم بی بی چک باز کردم و استفاده کردم 2-3دقیقه اول یه خط بود یکم دلم شکست بعد با چشمهای خواب الودم اینقدر این بی بی چک بالا و پایین کردم و زیر رو رو کردم اخرش بعد از نیم ساعت یه هاله فوق العاده کم رنگ افتاد شاید باورت نشه کنجدم 20یا 30بار این بی بی نگاه میکردم میزاشتم ر...
نویسنده :
مینا
18:27